جانم! نمی دانم اگر روزی به اسم تو و برای تولدت نبود، اگر از بهشت خدا دل نمی کندی و به دایره زمینی نمی آمدی و یا اگر ندیده بودمت و وارد زندگی ام نمی شدی با این قلب نیمه خالی و ذهن پرآشوبم چه می کردم.

تو – که عزیزترین من هستی – سرم گرم است به آرزوهای کوچک و بزرگی که از ثانیه آغازین صبح برایت از خداوند خواسته ام …. لبت تنها به خنده باز شود و چشمانت هرگز خیس اشک نشود جز به شوق و عشقی که قلب من و تو را به هم زنجیر کرده تا ابد و یک روز جاودان و بیکران باقی بماند.

مهربانم! همیشه برایم باش و هر صبح با لبخند زیبا و نگاه آسمانی ات بر زندگی ام جان تازه ای ببخش که تنها تو می توانی به وجودم آرامش ببخشی و با صدایت خستگی های روج و جسمم را پاک کنی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سما دانلود خرید اینترنتی خرما Juan کیست مویی سمت خدا حمایت از کالای ایرانی پگاسوس گراف | گرافیک با چاشنی عشق James آدینا سازه